هوشنگ سیحون معمار ، طراح، نقاش و تندیسساز شناخته شده و نامدار اهل ایران بود. او استاد معماری و رئیس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز بود. بسیاری از ما او را با آرامگاه های متعددی که طراحی کرده، می شناسیم. سیحون، طراح بنای یادبودی آرامگاه ابو علی سینا بوده و همچنین طراحی آرامگاههای خیام، نادرشاه افشار، فردوسی و کمالالملک را نیز انجام داده است. او را با عنوان «مرد بناهای ماندگار» می شناسند؛ کسی که برنده جایزه بیتا در سال ۲۰۱۲ نیز بوده است
زندگی نامه
هوشنگ سیحون، متولد ۳۱ مرداد ماه سال ۱۲۹۹ تهران بود و در ۵ خرداد ماه سال ۱۳۹۳ در ونکوور کانادا درگذشت. او در خانوادهای آشنا با موسیقی متولد شد. پدربزرگ مادری او، یعنی میرزا عبدالله فراهانی از پیشگامان موسیقی سنتی به شمار می رفت. مادر او نیز از نوازندگان تار و سهتار بود و همچنین دایی او احمد عبادی، استاد بزرگ سهتار بود. پدرش «ضیاءالله سیحون» هم از شاگردان تار، نزد میرزا عبدالله فراهانی بود. عموی مادر او آقا حسینقلی از افراد برجسته موسیقی سنتی ایران بود. با وجود علاقه ای پدر و مادر او به موسیقی داشتند، هیچ وقت او را برای آموختن موسیقی تحت فشار قرار ندادند
هوشنگ سیحون پس از اتمام تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۳، به دعوت آندره گدار، جهت ادامه تحصیل به پاریس رفت و تقریبا ۳ سال در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس تحت آموزش اوتلو زاوارونی به ادامه تحصیل در معماری پرداخت. وی در سال ۱۹۴۹ دکترای هنر گرفت. سیحون بعد از بازگشت به ایران تا قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷، در نقش دانشیار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فعالیت داشت و بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۷ رئیس این دانشکده شد. از جمله فعالیتهای او طی این دوره می توان به تأسیس سه رشته شهرسازی، هنرهای نمایشی و موسیقی اشاره کرد
او بیش از دو دهه در کانادا زندگی کرد و شهروند افتخاری فرانسه نیز بود
دیدگاه هوشنگ سیحون در رابطه با معماری
سیحون در سبک معماری خود بیش از هر چیز دیگری منطق را در نظر داشت، چرا که معتقد بود هیچ وقت، هیچ چیز نباید بدون منطق در معماری به کار رود، حتی کوچکترین خط و نقطه هم باید دلیل و معنی داشته باشند. وی به تناسب اجزای طراحی و سادگی آن ها خیلی اهمیت میداد، چرا که از نظر او وقتی حجمها و تناسبات زیبا نباشند، عوامل تزئینی، اثری روی زیبایی آن ها نخواهند داشت. وی از طرحهای بی معنا و بیمغز بیزار بود و معتقد بود که حقیقت باید بدون پرده در معماری خودنمایی کند، حتی اگر زننده باشد، چرا که حقیقت، همیشه زیبایی و لطف خاص خود را دارد