Tag Archives: منظم
تکنیک های ارتباط بصری در طراحی و گرافیک
ویژگی اصلی هر پیامی که به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم عنوان می شود محتوای آن پیام است. اما باید توجه داشت که در ارتباط بصری فرم و محتوا را نمی توان از یکدیگر تفکیک کرد.
هر پیام برای رساندن یک منظور خاص ساخته می شود: مثلاً برای شرح یک موضوع، یافتن راه حل یک مسئله، الهام بخشیدن و یا تأثیر گذاشتن. راه های مختلفی برای بیان یک منظور وجود دارد اما بهترین راه آن است که بیان ما را تقویت می کند و در مخاطب واکنش های بیشتری را ایجاد می کند.
روش کار برای بیان یک پیام بصری به درک و توانایی ما جهت استفاده از تکنیک های بصری وابسته است. این تکنیک ها ابزاری برای ترکیب بندی بصری محسوب می شوند که بهره جویی از آن ها می تواند نتایج مطلوبی را به همراه داشته باشد.
۱- قرینه-نامتقارن
برای ایجاد تعادل در یک اثر بصری دو راه وجود دارد؛ اول آنکه می توان با قرینه سازی طرح از لحاظ بصری، آن را متعادل ساخت. همچنین در اقدامی دیگر می توان از طرح های نامتقارن در ترکیب بندی بهره جست.
در یک اثر قرینه، محور تقارن کاملاً از وسط و یا مرکز آن می گذرد و عناصر موجود در دو طرف این محور دقیقاً تکرار می شوند. با وجود آن که استفاده از این تکنیک کاملاً ساده و منطقی است اما گاه می تواند ایستا و کسالت آور باشد لذا در برخی موارد همین تقارنِ طرح، مخاطب را به انفعال ذهنی وا می دارد و گردش چشم در مواجهه با طرح کاهش می یابد و ذهن از جستجو، تأمل و تجزیه و تحلیل این پیام بصری تا اندازه ای باز می ماند. از طرفی به کارگیری تکنیک نامتقارن سازی در یک طرح در صورتی می تواند به تعادل آن کمک کند که با آگاهی، ظریف و هوشمندانه انجام شود. شاید به همین دلیل است که معمولاً به کارگیری این تکنیک قدری دشوار به نظر می رسد و تمرکز، صبوری و دقت بیشتری را از سوی طراح طلب می کند. در تکنیک نامتقارن سازی لازم است با تغییر محل استقرار عناصر مختلف به صورتی که وزن همدیگر را خنثی کنند به تعادل دست یابیم. ایجاد یک تعادل بصری مناسب به این روش کار دشواری است اما نتیجه آن از نظر بصری بسیار جذاب و متنوع است.
۲-منظم-بی نظم
یک طرح منظم دارای عناصر یکنواخت و در عین حال تابع یک سبک و یا نقشه واحد است. چیدمان منظم اجزای یک اثر بصری می تواند گویای چند نکته باشد:
-وجود قاعده معین در تعریف اثر
-هم ارزشی اجزای اثر بدون تأکید بر موضوع خاص
-کاهش پویایی اثر در برخی موارد
– تقدم محتوا بر چیدمان پیام بصری در ارزشیابی اثر
در نقطه مقابل، بی نظمی قرار می گیرد که معمولاً هدف از ایجاد آن آفرینش طرح رازآلود و غیرقابل پیش بینی است به طوری که اصولاً نمی توان آنها را به سادگی رمزگشایی کرد.
۳- ساده- پیچیده
ترتیب قرارگیری عناصر در سادگی یک ترکیب بصری نقش مهمی دارد. در واقع سادگی همان صراحت، تجرد شکل اولیه، خلوص طرح بدون پرداختن به شاخ و برگ ها ، حذف پیچیدگی ها و عناصر فرعی و صرف نظر از جزئیات غیرضروری است.
طرح های پیچیده حاوی عناصر بیشماری است که مخاطب را به تأمل و کشف محتوا وادار می کند. طرح های پیچیده معمولاً با به کارگیری ظرافت های بصری مرکب پدید می آیند . در چنین حالتی القای معنا به صورت یک الگو به ذهن مخاطب کار آسانی نخواهد بود.
۴- یکپارچگی- پراکندگی
این تکنیک شباهت زیادی به تکنیک ساده-پیچیده دارد که پیش از این به آن اشاره کردیم. اما در برخی موارد زمینه های کاربرد آنها متفاوت است.
یکپارچگی به معنای برقراری تعادل میان عناصر مختلف برای رسیدن به وحدت و یک کل واحد است. اما پراکندگی به معنای تجزیه عناصر یک طرح در عین ارتباط با یکدیگر است.
۵-قناعت- ظرافت
استفاده حداقلی از عناصر بصری در یک طرح، بارزترین مشخصه تکنیک قناعت است. قناعت به معنای اختصار و سادگی در انتخاب و شیوه قرارگیری عناصر بصری است. همچنین ظرافت، به معنای افزودن عناصر متعدد به طرح پایه و بهره مندی فراوان از عناصر تزئینی است.
تکنیک ظرافت تداعی کننده ثروت، غنا و قدرت است در حالی که قناعت از نظر بصری صرفاً به اساس طرح توجه دارد و بر فروتنی و فقر تأکید می کند.
۶- اختصار-زیاده روی
اختصار-زیاده روی همتای فکری قناعت-ظرافت است که اهداف مشابه اما زمینه های متفاوتی دارد. در فن اختصار طراح به طرز وسواس گونه ای سعی دارد کمترین عناصر بصری را در خلق اثر خود به کار گیرد و هدف او جلب واکنش حداکثری مخاطب است.
اما ترفند زیاده روی با قرار گرفتن در مقابل اختصار به دنبال آن است تا به بزرگنمایی و بیان مبالغه آمیز اندیشه ای در قالب یک اثر بصری بپردازد و بدین تریب توجه مخاطب را به خود جلب کند.
تنظیم و گردآوری : فاطمه پهلوان زاده